والدو و وندا به ماموریتی می روند تا کلید بلوم را به صاحبش یعنی جادوگری ساکن آمازون، بازگردانند.
والدو ، وندا و با جادوگری در بمبئی هند دیدار می کنند تا در جشنی بزرگ و بالیوودی شرکت کنند.
والدو و وندا قصد دارند جادوگر داستی بیرد را در آخرین اکتشاف باستانی اش برای یافتن تالار گمشده کلیدهای جادویی، همراهی کنند.
جستجوگران به ماداگاسکار سفر می کنند تا وانیل تازه برای فلمبه جادویی تهیه کند. ووف با بازیگوشی کلیدی را بر می دارد یک بازی "اگه میتونی منو بگیر" را آغاز می کند.
اودلولو در جستجوی کلید باد است تا بتواند از آن به عنوان بزرگترین سشوار جهان استفاده کند. اما استفاده از کلید باد برای ادلولو بسیار سخت است. والدو ، وندا و وایت بیرد به نروژ می روند تا کلید را زودتر از اودلولو پیدا کنند.
اودلولو از کلید عروسکی سایه برای درست کردن سایه های زنده خود استفاده می کند. زمانیکه سایه های شیطنت آمیزش با کلید فرار می کنند...
وقتی ووف در چمدان جادویی ناپدید می شود، والدو و وندا تلاش می کنند تا توله سگ سرگردان خود را پیدا کنند.
هنگامی که اودلو و فریتز از کلیدی برای احضار یک قلعه قرون وسطایی در وسط انگلستان امروزی استفاده می کنند، واندررها باید جلوی آن ها را بگیرند.
وقتی اودلولو با استفاده از کلید تبدیل حیوانات تغییر شکل می دهد، به طور تصادفی حیوانات در جزایر گالاپاگوس را به هم می ریزد. وظیفه والدو، وندا، ادموند و هیلاری است که از گالاپاگوس در برابر هرج و مرج موجود ساخته دست اودلولو محافظت کنند.
اودلولو می خواهد جشن تولد 15 سالگیش را به روش سنتی مکزیکی برگزار کند، اما کلید رشد، باعث رشد برعکس او می شود و او را به یک کودک نوپا تبدیل می کند. والدو و وندا سعی می کنند اودلو را به سن طبیعی خود بازگردانند.
اودلو و فریتز از کلید دینو برای زنده کردن دایناسورها به عنوان حیوانات خانگی استفاده می کنند. واندررها باید از دانش دینوی خود، برای نزاع با این حیوانات ماقبل تاریخ استفاده کنند.
هنگامی که یک یتی همه افراد محلی در نپال را تبعید می کند، واندررها فکر می کنند این هم نقشه اولولوست و سعی می کنند جلوی او را بگیرند...
