لوز در مورد از بین رفتن قدرت ادا، احساس گناه می کند، بنابراین به جستجوی پاداشی پر منفعت برای کمک به خانه جغد می رود.

وقتی والدین آمیتی، لوز و ویلو و گاس را از هگزساید اخراج می کنند، لوز برای بازگشت به مدرسه با آنها معامله خطرناکی انجام می دهد...

توهماتی که پادشاه نسبت به عظمت خود دارد باعث می شود لاز، لیلیث و هوتی به جزیره ای جدید و خطرناک کشانده شوند.

یکی از اعضای خانواده ادا سرزده به خانه او می رود و ساکنین خانه جغد را تحت فشار قرار می دهد.

گاس تلاش می کند تا گروهی از دانش آموزان دبیرستان گلاندوس را تحت تاثیر قرار دهد. در این حین لوز و آمیتی به خطرناک ترین بخش کتابخانه سفر می کنند.

روز یافتن پالیسمن در هکساید فرا رسیده اما به نظر می رسد هیچ پالیسمنی با لوز سازگاری ندارد. او پس از مدت کوتاهی با دشمنی راهی یک سفر می شوند.

جادوگری از گذشته های ادا او را وارد شورشی علیه امپراطور می کند.

هوتی تلاش می کند به پادشاه، ادا و لیز در حل کردن مشکلاتشان کمک کند. اما برنامه طبق نقشه پیش نمی رود.

وقتی لوز از کپک معمولی خسته می شود، امیتی باید ماده اولیه مهمی برای در ورودی پیدا کند. اما امیتی تنها کسی نیست که به دنبال آن است.

لوز فکر می کند راهی برای بازگشت به خانه پیدا کرده است. اما آیا او برای آنچه در سمت دیگر خواهد یافت آماده است؟