هنری باید راهی پیدا کند تا نور خورشید را به گل برساند.

هنری باید راهی پیدا کند تا نور خورشید را به گل برساند.

هنری می خواهد با مدل فضاپیمای جدید کوبی بازی کند.

هنری می خواهد با مدل فضاپیمای جدید کوبی بازی کند.

هنری توپی خمیری و بسیار بزرگ می سازد که از رورسویل غل می خورد.

هنری توپی خمیری و بسیار بزرگ می سازد که از رورسویل غل می خورد.

هنری می خواهد نمایشی فوق العاده را مانند خواهرش سامر اجرا کند.

هنری می خواهد نمایشی فوق العاده را مانند خواهرش سامر اجرا کند.

در روزی بسیار گرم در رورسویل، هنری و دوستانش شروع به فروش آب میوه می کنند.

در روزی بسیار گرم در رورسویل، هنری و دوستانش شروع به فروش آب میوه می کنند.

هنری و سامر می خواهند اجرای زنده ایزابلا رورسون را تماشا کنند.

هنری و سامر می خواهند اجرای زنده ایزابلا رورسون را تماشا کنند.

هنری از هیولای خانگی دوستش، اسنیزو، مراقبت می کند.

هنری از هیولای خانگی دوستش، اسنیزو، مراقبت می کند.

هنری و دوستانش شروع به فروش آب میوه می کنند اما گل های شیرینشان تمام می شود. هنری و سامر پیشنهاد می دهند که به کوبی آموزش دهند چگونه در مهمانی خوش بگذراند.

هنری و دوستانش شروع به فروش آب میوه می کنند اما گل های شیرینشان تمام می شود. هنری و سامر پیشنهاد می دهند که به کوبی آموزش دهند چگونه در مهمانی خوش بگذراند.

هنری به سامر قول می دهد که نقش شاهزاده هیولا را در نمایشش بازی کند.

هنری به سامر قول می دهد که نقش شاهزاده هیولا را در نمایشش بازی کند.

رورسویل می خواهد که رقابت زیباترین شهر را ببرد.

رورسویل می خواهد که رقابت زیباترین شهر را ببرد.

هیولاها مادر را برای یک شام دلپذیر بیرون می برند.

هیولاها مادر را برای یک شام دلپذیر بیرون می برند.

هنری که مشتاقانه منتظر روزی است که با دوستانش وقت بگذراند، مصمم است اجازه ندهد یک روز بد حالش را بگیرد. در رورزویل روز مادر است و بچه ها به دنبال یک هدیه خاص برای مادر هستند.

هنری که مشتاقانه منتظر روزی است که با دوستانش وقت بگذراند، مصمم است اجازه ندهد یک روز بد حالش را بگیرد. در رورزویل روز مادر است و بچه ها به دنبال یک هدیه خاص برای مادر هستند.

در رورزویل یک مسابقه استعدادیابی برگزار می شود.

در رورزویل یک مسابقه استعدادیابی برگزار می شود.

هنری به مادربزرگش کمک می کند.

هنری به مادربزرگش کمک می کند.

هنری و دوستانش در راه پارک هستند که ناگهان باران شروع به باریدن می کند.

هنری و دوستانش در راه پارک هستند که ناگهان باران شروع به باریدن می کند.

هنری و استل حیوانات خانگی خود را وارد یک مسابقه حیوانات خانگی می کنند.

هنری و استل، حیوان های خانگی شان را به نمایش حیوانات خانگی می برند.

هنری به دنبال یک نفر می گردد تا با او بازی کند.

هنری باید روز اول مدرسه، به مدرسه برود.

هنری باید در روز اول مدرسه، به مدرسه برود.

بعد از آنکه باد شدیدی رژه سالانه رورزویل را تهدید می کند، هنری باید بادکنک های بزرگی را که باد برده بگیرد و مشکل را حل کند. در اردوی هیولاهای پیشاهنگ، دادو داستان ترسناکی را برای بچه ها تعریف می کند. دنزل می ترسد و هنری باید به دوستش کمک کند به ترس هایش غلبه کند.

بعد از آنکه باد شدیدی رژه سالانه رورزویل را تهدید می کند، هنری باید بادکنک های بزرگی را که باد برده بگیرد و مشکل را حل کند. در اردوی هیولاهای پیشاهنگ، دادو داستان ترسناکی را برای بچه ها تعریف می کند. دنزل می ترسد و هنری باید به دوستش کمک کند به ترس هایش غلبه کند.

هنری این شانس را دارد که برای اولین بار، چراغ های جشن هاگلمس را روشن کند.

هنری به دنبال یک نفر می گردد تا با او بازی کند.

یک ساقه بزرگ سبز، از بالای خانه هیولاها بیرون می زند!

یک ساقه بزرگ سبز از بالای خانه هیولاها بیرون می زند!

دادو از هنری می خواهد نامه ها و بسته های پستی پستخانه را با او مرتب کند.

دادو از هنری می خواهد نامه ها و بسته های پستی پستخانه را با او مرتب کند.

هنری با رادی آشنا می شود. رادی یک بچه هیولا است که هیولای ابر است.

اعضای خانواده برای روز هانس گیوینگ دور هم جمع می شوند.

اعضای خانواده برای روز هانس گیوینگ دور هم جمع می شوند.

هنری مشتاقانه منتظر است که با دادو به سورتمه سواری برود.

هنری مشتاقانه منتظر است که با دادو به سورتمه سواری برود.

هنری با رادی آشنا می شود. رادی یک بچه هیولا است که هیولای ابر است.

هنری و مادرش باید با پیدا کردن گلیمربرد افسانه ای، گلیمرگروو جادویی را نجات دهند.