در طول تاریخ، تک شاخ ها همیشه نماد تضمین خیر و خوبی در جهان بوده اند. حالا این تک شاخ ها در جسم چند نوجوان برگشته اند و هیچ خاطره ای از تاریخچه خود ندارند و توانایی های جادویی شان تضعیف شده است. آن ها نه تنها باید جهان را از تاریکی نجات دهند، بلکه باید با سختی ها و هیجانات دوران نوجوانی هم رو به رو شوند.
دختربچه ای بدون آنکه خودش خبر داشته باشد دارای توانایی های جادویی است. او متوجه می شود عضو گروه قهرمانان ابدی است که ماموریت دارند در طول تاریخ با شیطان ماورایی مبارزه کنند.
ملیندا و کوپرنیکوس به دنبال قهرمانان باقیمانده یونیکورن هستند؛ درحالیکه شیطان ماورایی نیرویی شرور برای متوقف کردن آن ها می فرستد.
فشار روانی ملیندا باعث می شود دلش بخواهد زندگی عادی و سابق اِما را داشته باشد. ادرد، سنگ و کوپرنیکوس به شدت درگیر جستجوی تک شاخ ها در شهر هستند.
یک دشمن شرور تک شاخ ها را سوار یک کشتی باستانی می کند که در آن شبح خدمه کشتی سرنوشت آن ها را در مشت خود گرفته اند.
اِما و ملیندا به خاطرات گذشته فکر می کنند درحالیکه بقیه تک شاخ ها درگیر مهار موجودی هستند که از جادوی او متولد شده است.
ملیندا و ادرد برای بهبود کوپرنیکوس به دنبال یک مکانیک نابغه می گردند.
تلاش تک شاح ها برای بهبود کوپرنیکوس منجر به جنگی خونین برای به دست آوردن کنترل سرزمین مادری ادرد می شود.
جستجوی تک شاخ ها به دنبال دشمن شرورشان باعث می شود چیزی را کشف کنند که زندگی شان را تغییر خواهد داد.
درگیری تک شاخ ها با موجود شرور آن ها را به جای غیرمنتظره ای می برد که قدرت دشمنشان در آنجا هرلحظه رو به فزونی خواهد بود.
