دورا و بوتس باید برای آبوئلا از یک پرنده نایاب گریزپا عکس بگیرند.

دورا و بوتس یک بچه طوطی را که دائم ادای بوتس را در می آورد به خانه اش بر می گردانند.

دورا سه رنگی را که از رنگین کمان کم شده باز می گرداند تا دوقلوها بتوانند آن را ببینند.

وقتی توپ بوتس در حیاط جلویی سینتیای هزارپا می افتد، باید آن را برگرداند.

دورا باید به یک مجسمه مکزیکی کمک کند آب رنگین کمانی لازم برای یک درخت مخصوص را برگرداند.

در روزی بسیار گرم در جنگل بارانی، دورا باید کامیون بستنی یخی وال را نجات دهد و برای همه بستنی یخی آماده کند.

دورا و بوتس باید «مرغ بزرگ قرمز» را پیش از آنکه از آبشار بیفتد بیدار کنند.

دورا و بوتس برای آنکه بفهمند داخل یک هدیه مرموز چیست، قدم به یک ماجراجویی می گذارند.

بوتس باید در سالگرد دوستی اش با آیزا او را نجات دهد.

دورا هدیه ای به مهمانی سوایپر می آورد و باید جلوی او را بگیرد تا هدیه اش را با دیگران عوض نکند و غافلگیری اش را خراب نکند.

دورا و بوتس یک سمندر مکزیکی بازیگوش را پیش مادرش بر می گردانند.

درست پیش از یک برنامه استعدادیابی بزرگ، دورا باید مرغ بزرگ قرمز را که در یک حباب معلق شده نجات دهد.

بوتس باید قبل از رفتن به مهمانی آیزا، یک حرکت جدید یاد بگیرد.

دورا گروه را به سفری در جنگل می برد تا میوه مغزدار جادویی تیکو را برگردانند.

بایلارینا آدلیتاهای خودش را از دست می دهد و دورا باید آن ها را پس بگیرد.

خورشید بدون ابر بالشی گمشده اش غروب نمی کند.

دورا به بنی کمک می کند یک کیک غول آسا را به خانه آبوئلا ببرد.

دورا به سه فیستا که از یک صدای بلند عجیب فرار کرده اند کمک می کند سازهای خودشان را پیدا کنند.

دورا بچه تمساح ها را می خواباند. ترول پیراشکی نمی خرد.

بوتس چکمه های جدیدی را امتحان می کند. دوقلوها با اولین پینیاتای خود مشکل دارند.

دورا باید بیپ بیپ را تا کنسرت با تیکو همراهی کند؛ اما او مدام خاموش می شود.

مرغ بزرگ قرمز پس از یک بدبیاری جادویی خودش را کوچک می کند و دورا باید او را به حالت قبل برگرداند.

بوتس می خواهد یک گویابرا به تیکو بدهد که به شکلی جادویی می تواند از جیب هایش هرچیزی را بیرون بیاورد.

وقتی یک خرچنگ نرم شکم، چکمه بوتس را به جای پوسته خود بر می دارد، دورا برای پیدا کردن پوسته سخت اصلی او دست به کار می شود.