درباره کارتون

کارتون پیتر و گرگ (Peter and The Wolf) در سبک ماجراجویی - کوتاه به کارگردانی سوزی تمپلتون محصول مشترک کشورهای مکزیک، نروژ، لهستان و بریتانیاست که در سال 2006 میلادی منتشر شد. این انیمیشن صامت (بدون کلام) با تکنیک استاپ-موشن، بر اساس داستان سمفونیک و موزیکال پیتر و گرگ محصول سال 1936 میلادی، اثر سرگئی پروکوفیوف آهنگساز و رهبر ارکستر شوروی سابق ساخته شده است. این انیمیشن برنده جایزه اسکار توسط کمپانی فیلم بریکترو (Breakthru Films) ، استودیو سی-ما-فور (Se-ma-for Studios) و 7 کمپانی و استودیو دیگر تولید و توسط استودیو طیف کامی - سی اِی ام آی (CAMI Spectrum) در کشور بریتانیا و توسط استودیو سرگرمی خانگی ماگنولیا (Magnolia Home Entertainment) در کشور آمریکا منتشر و اکران شد. انیمیشن پیتر و گرگ موفق به دریافت 6 جایزه معتبر از جمله جایزه بهترین فیلم کوتاه انیمیشنی در سال 2008 از جشنواره جوایز آکادمی اسکار Academy Awards و جایزه مخاطب برای بهترین فیلم کوتاه و جایزه کریستال برای کارگردان این انیمیشن در سال 2007 از جشنواره بین المللی فیلم انیمیشنی آنسی Annecy International Animated Film Festival و همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر از 2 جشنواره بین المللی از جمله نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم انیمیشنی کوتاه در سال 2007 در جشنواره جوایز بفتا BAFTA Awards شده است. در خلاصه داستان این انیمیشن کوتاه ماجراجویی آمده است؛ پیتر یک پسر 11 ساله بسیار کمرو و خجالتی ست که به علت سختگیری ها و حساسیت های پدربزرگ خود که با او زندگی می کند، اعتماد به نفس چندانی ندارد. پدربزرگ پیتر بسیار بداخلاق است و اجازه نمی دهد پیتر از خانه خارج شود و مانند زندانی ها با او رفتار می کند، به همین دلیل پیتر با هیچکدام از همسن و سالان خود رابطه ای نداشته و هیچ دوست صمیمی ندارد و کودکان دهکده به خاطر رفتار عجیب و غریب پدربزرگ پیتر، او را مسخره می کنند. یک روز پیتر متوجه سقوط یک کلاغ زخمی در بیرون از خانه شده و به سرعت به سراغ کلاغ می رود و متوجه می شود که بال کلاغ شکسته شده و نیاز به کمک دارد. این پسر کوچولوی مهربان و خوش قلب تصمیم می گیرد به این کلاغ کمک کرده و با پانسمان کردن بال شکسته کلاغ رابطه ای صمیمانه و دوستانه با او برقرار می کند. پیتر پس از دوستی با کلاغ با یک غاز نیز دوست شده و این دو پرنده تنها دوستان صمیمی این پسر خجالتی محسوب می شوند. پیتر آرزو دارد که بتواند از خانه خارج شود و با دنیای بیرون ارتباط برقرار کرده و تجربه های جدیدی کسب کند اما پدربزرگش همیشه با درخواست های پیتر برای بیرون رفتن مخالفت کرده و مانع از بیرون رفتن این پسر کوچک می شود. در یک روز سرد زمستانی پیتر از پشت پنجره دوستان صمیمی خود یعنی کلاغ و غاز را می بیند که مشغول بازی هستند. پیتر مایل است از خانه خارج شده و با آنها بازی کند اما به دلیل تنبیه پدربزرگ مجبور است در خانه بماند و به تماشای بازی آنها قناعت می کند. در همین حین پیتر متوجه می شود یک گرگ بزرگ و خطرناک به دوستان او نزدیک شده و قصد خوردن آنها را دارد، به همین دلیل به شدت دست پاچه شده و نمی داند باید چه کاری انجام دهد. آیا این پسر کوچولو می تواند بر ترس خود غلبه کرده و با به دست آوردن اعتماد به نفس از دست رفته اش از خانه خارج شده و تنها دوستان خود را از چنگال این گرگ بزرگ و خطرناک نجات دهد...؟