انیمیشن شهر رنگارنگ چارلی

Charlie's Colorforms City

چارلی سعی می کند راهی برای تهیه پنکیک برای همه دوستان گرسنه اش پیدا کند. ستاره ای از آسمان به زمین می آید، اما پس از گیر افتادن، به کمک احتیاج پیدا می کند.

گروه موسیقی راک چارلی، به سختی می توانند مکان مناسبی برای اجرایشان پیدا کنند. روز تولد چارلی است، اما او فراموش کرده است که مهمانان را برای تولدش دعوت کند.

چارلی و دوستانش در مسابقه دو به خط پایان می رسند. همچنین چارلی و دوستانش، شوالیه می شوند تا یک بالون را که دچار مشکل شده، نجات دهند.

چارلی و دوستانش، در آن سوی رنگین کمان به ماجراجویی می پردازند. از طرفی دیگر، چارلی حیوان خانگی دوست داشتنی پیدا می کند اما نمی داند که چگونه باید از آنها مراقبت کند.

چارلی و دوستانش سعی می کنند با کارهای خنده دار، کودکی را سرگرم کنند. هنگامی که رنگ شروع به ناپدید شدن می کند، چارلی و خانم ودر سعی در حل مشکل دارند.

یک اتفاق غیر منتظره، باعث می شود چارلی و دوستانش نتوانند تمام شب را بخوابند. برادر کوچک چارلی نمی خواهد همان بازی چارلی را انجام دهد.

خانم ودر که به تعطیلات می رود، چارلی را مسئول کار خودش می کند. چارلی تبدیل به یک غول می شود و می فهمد که بزرگ بودن همیشه هم آسان نیست.

وقتی چارلی و دوستانش در یک خانه قدیمی، قایم موشک بازی می کنند، اوضاع احمقانه و البته ترسناک می شود. اتفاقی می افتد که چارلی و دوستانش را مجبور می کند که روز را نجات دهند.

چارلی تصمیم می گیرد یک مهمانی غافلگیرانه برای دوستانش ترتیب دهد. بچه ها به یک پری دریایی که به دنبال گنج می گردد، کمک می کنند.

چارلی تصمیم می گیرد تا ثابت کند بهترین گاوچران است. از طرفی دیگر، بعد از لو رفتن اختراع چارلی و دوستش، اوضاع به هم می ریزد.

چارلی رباتی می سازد تا به او و دوستانش در تعمیر اتومبیل کمک کند؛ اما این ربات باعث ایجاد مشکلاتی می شود. سپس چارلی و خدمه کشتی دزدان دریاییش، به جستجوی جزیره پنکیک می روند.

چارلی مریض می شود و مدام در حال عطسه کردن است. چارلی و دوستانش یک رستوران پیتزافروشی تاسیس می کنند که مشتریان غیر عادی دارد.