درباره کارتون

انیمیشن کارتونی "آخرین تک شاخ" در سبک ماجراجویی-فانتزی به کارگردانی جولز باس و آرتور رانگین جونیور ، محصول کشور آمریکا در سال 1982 میلادی منتشر شد. این انیمیشن کارتونی بر اساس رمانی به همین نام محصول سال 1968 میلادی اثر "پیتر اس. بیگل Peter S. Beagle" نویسنده و فیلمنامه نویس آمریکایی ، ساخته شده است. این انیمیشن توسط کمپانی رانکین/باس Rankin/Bass Productions ، کمپانی تاپ کرافت Topcraft و کمپانی فیلم آی تی سی ITC Films تولید و توسط کمپانی تصاویر جنسن فارلی Jensen Farley Pictures در کشور آمریکا و توسط کمپانی فیلم سیتادل Citadel Films در کشور کانادا منتشر و اکران شد. در خلاصه داستان این انیمیشن ماجراجویی فانتزی آمده است ؛ یک اسب تک شاخ سفید بسیار زیبا از صحبت های دو شکارچی و یک پروانه ، متوجه می شود که آخرین اسب تک شاخ از نوع خود است و یک موجود شرور و شیطانی به نام گاو قرمز او را به انتهای کره زمین منتقل کرده است. این اسب تک شاخ برای پیدا کردن همنوعان خود سفری پرماجرا را آغاز می کند. او در ابتدای سفر خود توسط یک جادوگر خبیث به نام "مامان فورتانا" اسیر شده و این جادوگر بدجنس ، اسب تک شاخ را در کارناوال و جشن های شبانه خود به نمایش می گذارد. تمام حیوانات و موجودات دیگری که در نمایش فورتانا حضور دارند ، حیوانات معمولی هستند که او به وسیله جادو و شعبده بازی ، آنها را تبدیل به موجوداتی عجیب و افسانه ای می کند تا مردم با دیدنشان شگفت زده شوند. این جادوگر بدجنس قصد دارد با جادوی خود شاخ دیگری روی سر اسب تک شاخ قرار دهد ، زیرا مردم عادی در حالت معمولی نمی توانند شکل واقعی و شاخ او را مشاهده کرده و تک شاخ را مانند یک اسب معمولی می بینند. "اشمندریک" جادوگر و شعبده باز تازه کاری که برای فورتانای جادوگر می کند ، با اسب تک شاخ ارتباط برقرار کرده و با او دوست می شود. این شعبده باز خوش قلب به تک شاخ کمک می کند تا از اسارت فورتانا فرار کرده و این جادوگر بدجنس توسط یک موجود افسانه ای دیگر که در اسارت اوست ، کشته می شود. تک شاخ به همراه شعبده باز سفر خود را برای یافتن تک شاخ های دیگر ادامه می دهد و در ادامه سفر خود با "مولی گرو" آشنا شده و او نیز که هدف مشخصی ندارد با اسب تک شاخ و شعبده باز همراه می شود. هنگامی که این گروه سه نفره به قلعه ساحلی "پادشاه هاگارد" نزدیک می شوند ، گاو قرمز نگهبان قلعه که یک موجود شیطانی و آتشین است ، حضور تک شاخ را احساس کرده و به طرف آنها حمله می کند. شعبده باز در یک لحظه از جادوی خود استفاده کرده و تک شاخ را تبدیل به بانویی جوان می کند. گاو قرمز آتشین پس از اینکه تک شاخ را در آنجا پیدا نمی کند ، آنها را رها کرده و به قلعه باز می گردد. تک شاخ از اینکه به یک زن جوان تبدیل شده احساسی بسیار عجیب دارد و شعبده باز به او قول می دهد هر زمانی که مایل بود او را به حالت اولیه خود یاز می گرداند. شعبده باز به همراه مولی گرو و تک شاخ که به صورت یک انسان درآمده ، وارد قلعه شده و از نگهبانان درخواست می کند تا با پادشاه هاگارد ملاقات کنند. هنگامی که آنها به نزد پادشاه هاگارد می روند ، شعبده باز ، تک شاخ را با نام "بانو آمالته" به پادشاه معرفی کرده و از او می خواهد که آنها را برای کار در قلعه استخدام کند. پادشاه هاگارد با استخدام آنها در قلعه موافقت کرده و تک شاخ یک قدم بزرگ به موفقیت نزدیک تر می شود. تک شاخ و شعبده باز متوجه می شوند پادشاه هاگارد و گاو قرمز آتشین باعث ناپدید شدن تک شاخ های دیگر شده اند و قصد دارند محل تک شاخ های دیگر را پیدا کرده و آنها را چنگ این پادشاه ظالم و شرور نجات دهند...