درباره کارتون

انیمیشن سینمایی "یخ زده" یا "فروزن" ( که با نام های منجمد ، ملکه یخی ، سرزمین یخبندان و السا و آنا نیز شناخته می شود ) در سبک فانتزی-ماجراجویی-کمدی به کارگردانی کریس باک و جنیفر لی ، محصول کشور آمریکا در سال 2013 منتشر شد. این انیمیشن برنده جایزه اسکار ، پنجاه و سومین فیلم انیمیشنی کمپانی دیزنی محسوب می شود و برای ساخت این انیمیشن بسیار زیبا از داستان و افسانه "ملکه برفی The Snow Queen" اثر "هانس کریستیان آندرسن Hans Christian Andersen" نویسنده و شاعر نامدار دانمارکی ، الهام گرفته شده است. این انیمیشن توسط کمپانی تصاویر والت دیزنی - والت دیزنی پیکچرز Walt Disney Pictures و استودیو انیمیشن سازی این کمپانی Walt Disney Animation Studios تولید و توسط استودیو تصاویر متحرک والت دیزنی Walt Disney Studios Motion Pictures در کشور آمریکا و 28 کشور دیگر منتشر و اکران شد. برخی از مشهورترین منتقدین سینما انیمیشن یخ زده را بهترین فیلم انیمیشن کمپانی دیزنی پس از دوران رنسانس این استودیو می دانند. این انیمیشن با فروش بالغ بر 1 میلیارد و 280 میلیون دلار تا سال 2019 پرفروش ترین انیمیشن تاریخ سینما بود و بعد از اکران انیمیشن های "شیر شاه The Lion King" و "یخ زده 2 Frozen II‎" ، تبدیل به سومین فیلم پرفروش تاریخ سینما شد. تاکنون یک انیمیشن کوتاه با عنوان "یخ زده تب خفته Frozen Fever" در سال 2015 ، یک انیمیشن کوتاه دیگر با عنوان "ماجراجویی یخی اولاف ( اولاف در تعطیلات ) Olaf's Frozen Adventure" در سال 2017 و یک دنباله ی سینمایی برای این انیمیشن با عنوان "یخ زده 2 Frozen II"در سال 2019 ، بر اساس انیمیشن یخ زده منتشر شده است. در خلاصه داستان این انیمیشن فانتزی ماجراجویی آمده است ؛ "السا" شاهزاده خانم سرزمین آرندل است که به همراه خواهر کوچک تر خود "آنا" و پدر و مادرش در قصری زیبا و بزرگ زندگی می کند. این شاهزاده خانم کوچک دارای قدرت های جادویی ست که این قدرت ها به او امکان می دهند تا بتواند یخ و برف زیادی تولید کرده و آنها را کنترل کند. روزی از روزها السا هنگام بازی با آنا توسط قدرت جادویی خود به طور اتفاقی او را مجروح کرده و آنا بیهوش می شود. پادشاه و ملکه ، السا و آنا را نزد ترول های کوهستان می برند تا "گراند پابی" رهبر ترول ها ، آنا را معالجه کند. رهبر ترول ها آنا را درمان کرده ، اما خاطرات او را به گونه ای تغییر می دهد تا جادوی السا را فراموش کند. گراند پابی به السا هشدار می دهد که باید یاد بگیرد قدرت های خود را کنترل کرده و در همه جا از آنها استفاده نکند. پادشاه و ملکه دو دختر خود را در قصر منزوی کرده و از ورود اهالی شهر و دیدن شاهزاده ها جلوگیری می کنند. السا برای محافظت از آنا در برابر قدرت های غیرقابل پیش بینی خود ، هرگونه تماس با آنا را قطع کرده و در رابطه این دو خواهر شکافی عمیق ایجاد می شود. چند سال بعد که آنا و السا به سن نوجوانی می رسند ، پادشاه و ملکه در دریا گم شده و آنها اکنون فقط یکدیگر را دارند. سال ها می گذرد و آنا و السا تبدیل به شاهزادگانی جوان و زیبا شده اند و السا در جشن تولد 21 سالگی خود باید تاج سلطنت را بر سر گذاشته و ملکه سرزمین آرندل شود ، اما این شاهزاده جوان نگران است که مردم سرزمین از قدرت های جادویی اش باخبر شده و از او وحشت کنند. پس از سال ها دروازه های قصر برای حضور مردم و شخصیت های برجسته و اشراف در مراسم تاجگذاری باز می شود. در میان مهمانان شاهزاده ای جوان و زیبا به نام "پرنس هانس" دیده می شود که آنا پس از برخورد با او ، به این شاهزاده جوان علاقه مند می شود. پرنس هانس نیز که به آنا علاقه مند شده از او خواستگاری می کند ، اما با مخالفت السا مواجه می شود. آنا از این موضوع ناراحت شده و دلیل مخالفت آنا را از او می پرسد. فشار روحی که در اثر این ماجرا به السا وارد شده باعث می شود ، او ناخواسته از قدرت جادویی اش استفاده کند. تمام حاضران در جشن تاجگذاری وحشت کرده و یک دوک اشرافزاده ، السا را هیولا خطاب می کند. السا به داشتن قدرت جادویی اعتراف کرده و به کوه شمالی فرار می کند و تصمیم می گیرد با جادوی خود یک قصر یخی ساخته و برای همیشه در این قصر زندگی کند. در همین حین جادوی السا باعث به وجود آمدن زمستانی ابدی در سرزمین آرندل شده و این سرزمین در یخ و برف مدفون می شود. آنا که از فرار و دوری خواهر خود به شدت ناراحت است قصد دارد به کوه یخی رفته و السا را به سرزمین خود بازگرداند تا بار دیگر در کنار هم باشند و السا سرزمین آرندل را از زمستان ابدی نجات دهد. آنا در این سفر و ماجراجویی بزرگ با یک جوان نیرومند و شجاع به نام "کریستوف" و گوزن شمالی او به نام "اِسوِن" آشنا شده و از کریستوف می خواهد که برای رسیدن به کوه شمالی و بازگرداندن السا به او کمک کند. کریستوف که در کودکی شاهد ملاقات پادشاه ، ملکه ، آنا و السا با ترول ها بوده ، درخواست آنا را می پذیرد و با او همراه می شود. آنا و کریستوف در راه کوه شمالی با یک آدم برفی بامزه و دوست داشتنی به نام "اولاف" که توسط السا زنده شده است ، مواجه می شوند و این آدم برفی سعی دارد آنها را به سوی قصر یخی السا هدایت کند...