درباره کارتون

فیلم پسر ابری (Cloud boy) در سبک ماجراجویی - سرگرمی - خانوادگی به کارگردانی مایکمینه کلینکسپور (Meikeminne Clinckspoor) در سال 2017 میلادی منتشر شد. این فیلم سینمایی محصول مشترک کشورهای هلند، نروژ، سوئد و بلژیک است و از بازیگران آن می توان به گیرت وان رمپلبرگ، سارا سامرفلد، میکل گاپ، دان روفتهوفت، ایلا گارن، یواكیم نیلز توماس تروگارد و جف کوپنس اشاره کرد. این فیلم زیبا توسط کمپانی گوتافیلم (Götafilm) ، استودیو زیردریایی - سابمارین(Submarine) و 2 کمپانی و استودیو دیگر تولید و توسط استودیو در آسمان (In The Air) در کشور هلند و توسط استودیو جکینو (Jekino) در کشور بلژیک منتشر و اکران شد. فیلم سینمایی پسر ابری در سال 2017 نامزد دریافت جایزه بهترین بهترین فیلم در جشنواره بین المللی فیلم کودکان تیف (TIFF Kids International Film Festival) و موفق به دریافت جایزه ایفکا از جشنواره بین المللی فیلم کودک کریستیانسند (Kristiansand International Children's Film Festival) و در سال 2018 موفق به دریافت جایزه هیئت داوران کودک برای بهترین فیلم از جشنواره فیلم شهر لوکزامبورگ (Luxembourg City Film Festival) شده است. در خلاصه داستان این فیلم ماجراجویی خانوادگی آمده است؛ نیلاس یک نوجوان 12 ساله باهوش و ماجراجوست که همراه با پدر خود زندگی می کند و سال های زیادی ست که مادرش را ندیده و او را به خاطر نمی آورد. مادر نیلاس سال ها قبل از پدر او جدا شده و به کشور سوئد نزد خانواده خود برگشته و در کنار آنان زندگی می کند. فصل تابستان به زودی آغاز می شود و پدر نیلاس به او اطلاع می دهد که برای تعطیلات تابستانی باید نزد مادرش برود و این تعطیلات را در کنار او سپری کند. نیلاس از این موضوع به شدت ناراضی ست و به پدر خود اعتراض می کند اما چاره ای جز پذیرش آن ندارد و این پسر نوجوان با فرا رسیدن فصل تابستان به شهر لاپلند مسافرت می کند، جایی که مادرش در انتظار اوست و خانواده مادری نیلاس بی صبرانه منتظر دیدن این پسر نوجوان هستند. لاپلند محل زندگی اقوام سامی ست و مردم این شهر به گوزن های شمالی علاقه بسیار زیادی دارند و از آنها مراقبت و محافظت می کنند. با وجود اینکه مادر نیلاس و خانواده اش به خوبی از او استقبال می کنند اما نیلاس از آنها کناره گیری می کند و نمی تواند با خانواده جدید خود صمیمی شود. این پسر نوجوان زندگی در این شهر کوچک را کسل کننده می داند و از اینکه مجبور است تمام تابستان را در آنجا سپری کند، احساس ناراحتی می کند. چند روز از اقامت نیلاس در شهر لاپلند می گذرد و این پسر نوجوان کم کم از لاک دفاعی خود بیرون آمده و با سانا خواهر ناتنی خود روابطی دوستانه و صمیمانه برقرار می کند. سانا تمام مکان های دیدنی و طبیعی شهر را به نیلاس نشان می دهد و این خواهر و برادر ناتنی نوجوان به صمیمی ترین و بهترین دوستان یکدیگر تبدیل می شوند. نیلاس از طریق سانا متوجه می شود که گوزن های شمالی به زودی مهاجرت خود را آغاز می کنند و ساکنان شهر در طول این مهاجرت باید از این گوزن ها مراقبت کنند. با آغاز فصل مهاجرت گوزن های شمالی، نیلاس و سانا نیز ماجراجویی خود را برای مراقبت و محافظت از گوزن ها آغاز کرده و به گوزن های شمالی که راه خود را در این مهاجرت گم کرده اند، کمک می کنند. نیلاس قبل از مسافرت به لاپلند گمان می کرد که بدترین و کسل کننده ترین تعطیلات تابستانی خود را در این شهر تجربه خواهد کرد اما متوجه می شود که اشتباه کرده و این تعطیلات تابستانی ماجراجویانه ترین تابستان در زندگی نیلاس خواهد بود و این پسر جوان به همراه خواهرش، اتفاقات و ماجراهای بسیار هیجان انگیزی را در فصل مهاجرت گوزن های شمالی تجربه می کند...