درباره کارتون

کارتون تامبلینا یا انگشت دونه (Thumbelina) در سبک موزیکال - فانتزی - خانوادگی به کارگردانی دان بلات و گری گولدمن محصول کشور آمریکاست که در سال 1994 میلادی منتشر شد. این انیمیشن سینمایی بر اساس برداشت و اقتباسی آزاد از داستان تامبلینا Thumbelina منتشر شده در سال 1835 میلادی، اثر هانس کریستین آندرسن Hans Christian Andersen نویسنده نامدار دانمارکی ساخته شده است. این کارتون بسیار زیبا توسط کمپانی ایرلندی دان بلات Don Bluth Ireland Ltd. تولید و توسط استودیو تصاویر بین المللی کمپانی برادران وارنر - وارنر بروس Warner Bros. Pictures International در کشور بریتانیا و 5 کشور دیگر و توسط استودیو سرگرمی کمپانی برادران وارنر Warner Bros. Family Entertainment در کشور آمریکا منتشر و اکران شد. انیمیشن تامبلینا در سال 1995 در جشنواره جوایز تمشک طلایی Razzie Awards عنوان و جایزه بدترین آهنگ اصلی را از آن خود کرد! در خلاصه داستان این انیمیشن موزیکال فانتزی آمده است؛ سال ها پیش در یک سرزمین خیالی یک زن مهربان و خوش قلب زندگی می کرد که تنها آرزویش در زندگی این بود که فرزندی داشته باشد. روزی از روزها یک جادوگر با دادن یک دانه جادویی و سحرآمیز به این زن میانسال تنها به او قول می دهد که با کاشتن این دانه آرزویش برآورده خواهد شد. زن مهربان و خوش قلب، دانه را در یک گلدان قرار داده و با آبیاری کردن دانه از آن محافظت می کند. با مراقبت های این بانوی میانسال دانه رشد کرده و گل می دهد و پس از شکوفه زدن گل اتفاقی عجیب و باور نکردنی به وقوع می پیوندد. زن میانسال در کمال تعجب و شگفتی مشاهده می کند که یک دختر کوچولوی بسیار زیبا به اندازه یک بند انگشت از این دانه متولد شده و درون گل نشسته است. زن به شدت شگفت زده شده و با انتخاب نام تامبلینا (انگشت دونه) برای این دختر کوچولو او را فرزند خود می داند. چند سال از این موضوع می گذرد و تامبلینا در کمال آرامش و خوشبختی در کنار زن مهربان و خوش قلب که اکنون مادرش محسوب می شود، رشد کرده و بزرگ می شود. با بزرگ شدن تامبلینا او کم کم متوجه تفاوت های خود و مادرش شده و احساس تنهایی می کند. تامبلینا با رسیدن به سنین جوانی احساس می کند به کسی مانند خودش نیاز دارد که در کنار او باشد و هر شب با صدای بسیار زیبای خود در کنار پنجره آواز می خواند. یک شب یک پری شاهزاده به نام کرنلیوس هنگام رد شدن از زیر پنجره خانه زن میانسال صدای آواز تامبلینا را می شنود و پس از آنکه تامبلینا را می بیند به این دختر جوان زیبا علاقه مند می شود. شاهزاده کرنلیوس تصمیم می گیرد از تامبلینا خواستگاری کرده و در صورت دریافت جواب مثبت با این دختر جوان ازدواج کند. شاهزاده کرنلیوس به سراغ تامبلینا می رود و در مورد علاقه خود با او صحبت می کند. تامبلینا نیز به شاهزاده علاقه مند شده و از اینکه کسی را پیدا کرده که هم اندازه و مانند خودش است، بسیار خوشحال و هیجان زده می شود. در همین حین گروندل پسر زشت و بدجنس خانم وزغ با شنیدن صدای آواز تامبلینا به او علاقه مند شده و خانم وزغ در یک فرصت مناسب تامبلینا را می رباید تا با پسرش گروندل ازدواج کند. کرنلیوس پس از آگاهی از این موضوع به شدت نگران و عصبانی شده و تصمیم می گیرد تامبلینا را از چنگ خانم وزغ و پسر خبیث او نجات داده و پس از نجات دادن این دختر جوان با او ازدواج کرده و پس از ازدواج با شادی و خوشبختی در کنار یکدیگر زندگی کنند...