درباره کارتون

کارتون پیتر خرگوشه (Peter Rabbit) در سبک کمدی - ماجراجویی - خانوادگی به کارگردانی ویل گلوک (Will Gluck) در سال 2018 میلادی منتشر شد. این انیمیشن و لایو اکشن سینمایی محصول مشترک کشورهای استرالیا، بریتانیا و آمریکاست و بر اساس برداشت و اقتباسی آزاد از کتاب کودکانه داستان پیتر خرگوشه (The Tale of Peter Rabbit) اثر بئاتریکس پاتر نویسنده، تصویرگر، دانشمند طبیعت شناس و فعال محیط زیست بریتانیایی ساخته شده است. این کارتون سینمایی پس از اکران با نقدهای متفاوتی مواجه شد و در برابر بودجه 50 میلیون دلاری خود در سرتاسر جهان 351 میلیون دلار درآمد کسب کرد. این کارتون بسیار زیبا توسط کمپانی کلمبیا پیکچرز - تصاویر کلمبیا (Columbia Pictures) و استودیو انیمیشن سازی کمپانی سونی پیکچرز - تصاویر سونی (Sony Pictures Animation) و 6 کمپانی و استودیو دیگر تولید و توسط استودیو انتشارات سونی پیکچرز (Sony Pictures Releasing) در کشورهای کانادا، بریتانیا و 27 کشور دیگر و توسط کمپانی کلمبیا پیکچرز در کشور آمریکا منتشر و اکران شد. انیمیشن پیتر خرگوشه موفق به دریافت 4 جایزه معتبر شده که جایزه بهترین پوستر انیمیشن خانوادگی در سال 2018 از جشنواره جوایز تریلر طلایی (Golden Trailer Awards) و جایزه بهترین تدوین صدا از جشنواره انجمن صدای صفحه نمایش استرالیا (Australian Screen Sound Guild) از مهم ترین جوایز دریافت شده توسط این انیمیشن هستند. این انیمیشن لایو اکشن علاوه بر دریافت این جوایز، نامزد دریافت 18 جایزه دیگر از 10 جشنواره بین المللی شده که از میان این آنها می توان به جایزه بهترین آهنگ اصلی در یک فیلم انیمیشنی در سال 2018 در جشنواره جوایز موسیقی هالیوود در رسانه ها (Hollywood Music In Media Awards) و جایزه فیلم انیمیشنی مورد علاقه در سال 2019 در جشنواره جوایز منتخب کودکان در کشور آمریکا (Kids Choice Awards) اشاره کرد. در سال 2021 یک انیمیشن و لایو اکشن سینمایی به نام پیتر خرگوشه 2 : فراری (Peter Rabbit 2: The Runaway) به عنوان دنباله ای برای این کارتون منتشر شد و در سینماهای کشور آمریکا و 8 کشور دیگر به نمایش در آمد. در خلاصه داستان این کارتون کمدی ماجراجویی آمده است؛ پیتر خرگوشه یک خرگوش شجاع و جسور و ماجراجوست که به همراه پسرعمویش بنجامین بانی و خواهران سه قلوی کوچک خود به نام های فلاپسی، ماپسی و دم پنبه ای در منطقه ای به نام دریاچه در کشور بریتانیا زندگی می کنند. این خرگوش های جسور و بازیگوش اکثر اوقات در باغ یک کشاورز پیر به نام آقای مک گرگور در حال پرسه زدن هستند و میوه ها و سبزیجات باغ او را سرقت کرده و این کشاورز را به شدت عصبانی می کنند. آقای مک گرگور بزرگ ترین دشمن پیتر و خواهران اوست و در گذشته پدر پیتر را شکار کرده و او را خورده است، به همین دلیل پیتر و خواهرانش همیشه به باغ این کشاورز پیر دستبرد می زنند و تمام سبزیجات و میوه های باغ او را نابود می کنند. این خرگوش های ماجراجو با یک دختر جوان مهربان و خوش قلب به نام بیا که در همان نزدیکی زندگی می کند آشنا شده و رابطه ای دوستانه و صمیمانه با او برقرار می کنند. پیتر و خواهرانش که به تازگی مادر خود را از دست داده اند به شدت به بیا وابسته می شوند و این دختر جوان نقش مادر را برای آنها بازی می کند و اکثر اوقات همراه با آنها به گردش در طبیعت می پردازد یا از خرگوش ها نقاشی می کشد. پیتر که چند روز قبل در حین فرار از باغ آقای مک گرگور مجبور شده کاپشن خود را در باغ رها کند، تصمیم می گیرد به تنهایی وارد باغ شده و کاپشن خود را پس بگیرد. آقای مک گرگور که احتمال می داد پیتر برای برداشتن کاپشن خود به باغ برگردد، نقشه ای طراحی کرده و موفق می شود که پیتر را در یک تله زندانی کند. پیتر از این موضوع به شدت وحشت زده شده و خود را برای مرگ آماده می کند که ناگهان اتفاقی عجیب به وقوع می پیوندد و این کشاورز سالمند در اثر حمله قلبی جان خود را از دست می دهد! پس از مراسم خاکسپاری آقای مک گرگور، پیتر تمام دوستان خود را به خانه او دعوت کرده و تصمیم می گیرد به همراه خواهران و دوستانش در این خانه زندگی کند. در همین حال توماس برادرزاده آقای مک گرگور در شهر لندن به عنوان مدیر فروش یک بخش از یک فروشگاه بسیار بزرگ مشغول به کار است. این مرد جوان به شغل خود علاقه بسیار زیادی دارد و بعد از 10 سال کار در این فروشگاه بزرگ منتظر است تا مدیرعامل به او ترفیع داده و او را به عنوان دستیار خودش انتخاب کند، اما هنگامی که متوجه می شود مدیرعامل فروشگاه برادرزاده نالایق خود را به عنوان دستیارش انتخاب کرده به شدت عصبانی می شود. توماس پس از آگاهی از این موضوع با مدیر بخش خود به مشاجره می پردازد و از کار خود اخراج می شود. این مرد جوان پس از اخراج شدن از فروشگاه باخبر می شود که عمویش فوت کرده و املاک و باغش را برای او به ارث گذاشته است. او تصمیم می گیرد به باغ و املاک عمویش رفته و پس از فروش آنها یک فروشگاه بزرگ در کنار فروشگاهی که 10 سال در آنجا مشغول به کار بوده، راه اندازی کند و با این کار از مدیرعامل این فروشگاه انتقام بگیرد. توماس پس از مراجعه به باغ عموی خود با پیتر و حیوانات بسیار زیادی که در آنجا زندگی می کنند مواجه شده و تمام آنها را از خانه بیرون می کند و تصمیم می گیرد برای جلوگیری از ورود مجدد آنها به باغ و خانه اش، یک حصار و دیوار بلند درست کند. روز بعد پیتر و بنیامین مطابق عادت همیشه خود برای خوردن میوه ها و سبزیجات تازه به باغ می روند اما توماس به آنها حمله می کند و موفق می شود بنیامین را دستگیر کند. او که از دست خرگوش ها به شدت عصبانی شده بنیامین را به رودخانه پرتاب می کند تا غرق شود اما پیتر و خواهرانش، پسرعموی خود را نجات می دهند. در همین حین توماس با بیا آشنا شده و به این دختر جوان علاقه پیدا می کند و این موضوع باعث حسادت پیتر و خواهرانش شده و مبارزه ای بزرگ میان توماس و خرگوش ها آغاز می شود. توماس و خرگوش ها به رقبای سرسخت یکدیگر تبدیل شده اند و هر کدام از آنها سعی می کند که بیا را به طرف خود جذب کند و این رقابت خنده دار باعث می شود که آنها ماجراها و اتفاقات کمدی و بسیار جالب و بامزه ای را تجربه کنند...