درباره کارتون

فیلم انیمیشنی "قطار سریع السیر قطبی" یا "قطار قطبی" در سبک ماجراجویی-کمدی به کارگردانی رابرت زِمِکیس ، محصول کشور آمریکا در سال 2004 منتشر شد. این فیلم انیمیشنی بر اساس یک کتاب کودکانه به همین نام محصول سال 1985 اثر "کریس ون آلسبورگ Chris Van Allsburg" نویسنده و تصویرگر آمریکایی کتاب های کودکان ، ساخته شده است. این انیمیشن نامزد جایزه اسکار ، توسط کمپانی برادران وارنر Warner Bros. و با همکاری 6 کمپانی و استودیو دیگر تولید و توسط کمپانی تصاویر برادران وارنر Warner Bros. Pictures منتشر و اکران شد. در نوامبر سال 2004 یک بازی کامپیوتری به همین نام توسط کمپانی سرگرمی Blue Tongue Entertainment برای سیستم عامل ویندوز ، پلی استیشن 2 و کنسول های دستی بازی منتشر شد. انیمیشن قطار سریع السیر قطبی موفق به دریافت 5 جایزه معتبر از جمله ، جایزه بهترین آهنگ نوشته شده برای یک فیلم در سال 2006 از جشنواره جوایز گرمی Grammy Awards و جایزه بهترین فیلم های باکس آفیس در سال 2005 از جشنواره جوایز موسیقی فیلم و تلویزیون آسکاپ ASCAP Film and Television Music Awards و همچنین نامزد دریافت 26 جایزه دیگر از 20 جشنواره بین المللی از جمله ، جشنواره جوایز بفتا BAFTA Awards و جشنواره گلدن گلوب Golden Globes و نامزد دریافت 3 جایزه اسکار در سال 2005 از جشنواره جوایز آکادمی اسکار Academy Awards شده است. در خلاصه داستان این انیمیشن ماجراجویی کمدی آمده است ؛ در شب کریسمس سال 1955 پسربچه ای به وجود پاپانوئل شک کرده و نسبت به وجود داشتن پاپانوئل بدبین می شود. در همین هنگام قطاری عجیب و اسرارآمیز وارد خیابان شده و پسربچه برای بررسی این اتفاق عجیب از خانه خارج می شود. او با راننده قطار مواجه شده و پس از صحبت کردن با او متوجه می شود که این قطار سریع السیر به سوی شمال حرکت می کند. راننده قطار از پسربچه می خواهد که در این سفر همراهش باشد و او با بی میلی این موضوع را پذیرفته و وارد قطار می شود. این پسر نوجوان در قطار با یک دختر شاد و فعال و یک پسر باهوش و زیرک آشنا می شود. آنها در مورد وجود داشتن یا نداشتن پاپانوئل با هم گفتگو می کنند و قصد دارند که برای بررسی این موضوع با هم همکاری کنند. هنگامی که آنها به قطب شمال می رسند کوهی از هدایا را در مقابل خود می بینند که توسط کوتوله های پاپانوئل بسته بندی و آماده می شوند. پسر نوجوان با پاپانوئل ملاقات می کند و اولین هدیه خود را از او دریافت می کند. پس از دیدن پاپانوئل ، کودکان برای بازگشت به خانه سوار قطار می شوند و پسر بچه زنگی را که پاپانوئل به او هدیه داده ، در جیب خود قرار می دهد. هنگامی که او به خانه می رسد متوجه می شود که زنگ از جیب او افتاده و آن را گم کرده و به همین دلیل با ناراحتی به تخت خود رفته و می خوابد. صبح روز بعد هنگامی که از خواب بیدار می شود ، در کنار درخت کریسمس هدیه ای پیدا می کند و پس از باز کردن آن متوجه زنگ گمشده اش می شود که شب گذشته پاپانوئل آن را به پسر هدیه داده بود و با خوشحالی زنگ را به صدا در می آورد...